کنار تخته سنگ میروم و سربر شانه اش میگذارم
چشمانم را میبندم دل به دله دریا میدهم
به گمانم سنگ احساس مرا خوب میفهمد
که این چنین مرا دراغوش میفشارد
اگر نیایی
دیری نمیگذرد منو این تخته سنگ یکی میشویم...
سنگ میشم کنار همون ساحل و کلبه ای که رویا ساختیم
نظرات شما عزیزان: